{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی استعمال‌ کردن‌ در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن, معنی استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ پ زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن, معنی اsتukاg‌ lcbj‌، bsتi‌ ;vاaتj‌ bsتi‌، rfqi‌ akadc، msdgi‌، gks‌، اpsاs‌ fاbsت‌، bsت‌ , xbj‌ fi‌، flاc fcbj‌، scm lاcbاaتj‌ fا، ctتاc lcbj, معنی اصطلاح استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن, معادل استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن, استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن چی میشه؟, استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن یعنی چی؟, استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن synonym, استعمال‌ کردن‌، دسته‌ گذاشتن‌ دسته‌، قبضه‌ شمشیر، وسیله‌، لمس‌، احساس‌ بادست‌، دست‌ , زدن‌ به‌، بکار بردن‌، سرو کارداشتن‌ با، رفتار کردن definition,